|
اقسام حج :.
فـقـهـاى بـزرگ مـا با ابهام از آيات قرآن و سنت پيامبر(ص ) و ائمه اهل بيت (ع )حج را به سه قسم تقسيم كرده اند: حج تمتع , حج قران و افراد.حج تمتع مخصوص كسانى است كه فاصله آنها از مكه 48 ميل يا بيشترباشد (حدود 86 كيلومتر) و حج قران و افراد, مربوط به كسانى است كه در كمتر ازاين فاصله زندگى مى كنند.در حـج تـمتع , نخست عمره را بجا مى آورند, سپس از احرام بيرون مى آيند,بعدا مراسم حج را در ايام مخصوصش انجام مى دهند, ولى در حج قران و افراد,اول مراسم حج بجا مى آورده مى شود, و بعد از پايان آن مراسم عمره , با اين تفاوت كه در حج قران , قربانى به همراه مى آورند و در حج افراد اين قربانى نيست .(آيه 197)ـ قرآن در اين آيه احكام حج را تعقيب مى كند و دستورات جديدى مى دهد.1ـ نخست مى فرمايد: ((حج در ماههاى معينى است )) (الحج اشهرمعلومات ) منظور از اين ماهها, ماههاى شوال , ذى القعده و ذى الحجه است .2ـ سپس به دستور ديگرى , در مورد كسانى كه با احرام بستن شروع به مناسك حج مى كنند, اشاره كـرده مـى فـرمـايـد: ((آنها كه حج را بر خود فرض كرده اند(و احرام بسته اند بايد بدانند) در حج آمـيـزش جـنسى , و گناه و جدال نيست )) (فمن فرض فيهن الحج فلا رفث ولا فسوق ولا جدال فى الحج ).به اين ترتيب محيط حج بايد از تمتعات جنسى و همچنين گناهان وگفتگوهاى بى فايده و جر و بـحـثها و كشمكشهاى بيهوده پاك باشد, زيرا محيطى است كه روح انسان بايد از آن نيرو بگيرد و يـكـباره از جهان ماده جدا شود, و به عالم ماورا ماده راه يابد, و در عين حال رشته الفت و اتحاد و اتـفـاق و بـرادرى در مـيان مسلمانان محكم گردد و هر كارى كه با اين امور منافات دارد ممنوع است .
3ـ در مـرحـلـه بعد به مسائل معنوى حج , و آنچه مربوط به اخلاص است اشاره كرده , مى فرمايد: ((آنچه را از كارهاى خير انجام مى دهيد خدا مى داند)) (وماتفعلوا من خير يعلمه اللّه ).و اين بسيار لذتبخش است كه اعمال خير در محضر او انجام مى شود.و در ادامـه هـمين مطلب مى فرمايد: ((زاد و توشه تهيه كنيد كه بهترين زاد وتوشه ها پرهيزكارى است و از من بپرهيزيد اى صاحبان عقل )) (وتزودا فان خيرالزاد التقوى واتقون يا اولى الا لباب ).ايـن جمله ممكن است اشاره لطيفى به اين حقيقت بوده باشد كه در سفر حج موارد فراوانى براى تـهـى ه زادهـاى معنوى وجود دارد كه بايد از آن غفلت نكنيد, درآنجا تاريخ مجسم اسلام است و صـحنه هاى زنده فداكارى ابراهيم (ع ) و جلوه هاى خاصى از مظاهر قرب پروردگار ديده مى شود آنـهـا كـه روحـى بـيدار و انديشه اى زنده دارندمى توانند براى يك عمر ازاين سفر بى نظير روحانى توشه معنوى فراهم سازند.(آيـه 198)ـ در ايـن آيـه بـه رفـع پـاره اى از اشـتـباهات در زمينه مساله حج پرداخته مى فرمايد: ((گـناهى بر شمانيست كه از فضل پروردگارتان (ومنافع اقتصادى در ايام حج ) برخوردار شويد)) (ليس عليكم جناح ان تبتغوا فضلا من ربكم ).در زمـان جـاهـلـيت هنگام مراسم حج هرگونه معامله و تجارت و باركشى ومسافربرى را گناه مـى دانـسـتـند و حج كسانى را كه چنين مى كردند باطل مى شمردندآيه فوق اين حكم جاهلى را بـى ارزش و بـاطل اعلام كرد و فرمود هيچ مانعى ندارد كه در موسم حج از معامله و تجارت حلال كه بخشى از فضل خداوند بر بندگان است بهره گيريد و يا كار كنيد و از دست رنج خود استفاده كـنـيـد, علاوه بر اين , مسافرت مسلمانان از نقاط مختلف به سوى خانه خدا مى تواند پايه و اساسى براى يك جهش اقتصادى عمومى در جوامع اسلامى گردد.سپس در ادامه همين آيه عطف توجه به مناسك حج كرده مى فرمايد:((هنگامى كه از عرفات كوچ كـرديـد خـدا را در نـزد مشعرالحرام ياد كنيد)) (فاذا افـضتم من عرفات فاذكروا اللّه عند المشعر الحرام ).((او را يـاد كـنـيـد هـمـان گـونه كه شما را هدايت كرد هر چند پيش از آن از گمراهان بوديد)) (واذكروه كما هدايكم وان كنتم من قبله لمن الضالين ).(آيـه 199)ـ بـاز در ادامـه هـمـيـن مـعـنى مى فرمايد: ((سپس از آنجا كه مردم كوچ مى كنند (از مشعرالحرام به سوى سرزمين منى ) كوچ كنيد)) (ثم افيضوا من حيث افاض الناس ).در روايات آمده است كه قبيله قريش در جاهليت امتيازات نادرستى براى خود قائل بودند از جمله ايـن كـه مـى گـفتند: ما نبايد در مراسم حج به عرفات برويم زيرا عرفات از حرم مكه بيرون است قـرآن در آيـه فـوق خط بطلان بر اين اوهام كشيدو به مسلمانان دستور داد همه با هم در عرفات وقوف كنند و از آنجا همگى به سوى مشعرالحرام و از آنجا به سوى منى كوچ كنند.و در پـايـان دسـتور به استغفار و توبه مى دهد مى فرمايد: ((از خدا طلب آمرزش كنيد كه خداوند آمـرزنـده و مـهربان است )) (واستغفروا اللّه ان اللّه غفور رحيم ) وطلب آمرزش كنيد از آن افكار و خيالات جاهلى كه مخالف روح مساوات و برابرى حج است .در ايـن بـخـش از آيات به سه موقف حج اشاره شده , عرفات كه محلى در 20كيلومترى مكه است سـپـس وقـوف در مـشعرالحرام ـيا مزدلفه ـ و سوم سرزمين منى كه محل قربانى و رمى جمرات و پايان دادن به احرام و انجام مراسم عيد است .
نكته ها:.
1ـ.نخستين موقف حج .
زائران خانه خدا بعد از انجام مراسم عمره راهى مراسم حج مى شوند ونخستين مرحله همان وقوف در عرفات است ـدر نامگذارى سرزمين عرفات به اين نام ممكن است اشاره به اين حقيقت باشد كه اين سرزمين محيط بسيار آماده اى براى معرفت پروردگار و شناسايى ذات پاك اوست و به راستى آن جـذبـه معنوى وروحانى كه انسان به هنگام ورود در عرفات پيدا مى كند با هيچ بيان و سخنى قابل توصيف نيست تنها بايد رفت و مشاهده كردـ همه يكنواخت , همه بيابان نشين ,همه از هياهوى دنياى مادى و زرق و برقش فرار كرده در زير آن آسمان نيلى و در آن هواى پاك از آلودگى گناه , در آنـجـا كـه از لابـلاى نـسـيـمش صداى زمزمه جبرئيل وآهنگ مردانه ابراهيم خليل و طنين حـيـاتـبـخـش صـداى پـيـامبراسلام (ص ) شنيده مى شود در اين سرزمين خاطره انگيز كه گويا دريـچـه اى به جهان ماوراى طبيعت درآن گشوده شده انسان نه تنها از نشئه عرفان پروردگار سـرمـسـت مى شود و لحظه اى بازمزمه تسبيح عمومى خلقت هماهنگ مى گردد بلكه در درون وجود خود, خودش را هم كه عمرى است گم كرده و به دنبالش مى گردد پيدا مى كند و به حال خويشتن نيز عارف مى گردد آرى ! اين سرزمين را ((عرفات )) مى نامند چه اسم جالب ومناسبى !.2ـ.
نظرات شما عزیزان:
.:
Weblog Themes By
Weblog Skin :.
|
|